چرا اینو نوشتم؟
مقدمه
زندگی در ترکیه برای ایرانیان و هر کسی یه شکل متفاوت داره. برای یکی بهشته، برای یکی هم ممکنه بدتر از کشور خودش باشه. توی این مقاله نمیخوام ترکیه رو تبلیغ کنم یا کسی رو بترسونم. فقط قراره تجربهی واقعی خودم رو از زندگی توی این کشور، بدون فیلتر و بیتعارف بنویسم.
من نه با آرزوهای رنگی مهاجرت کردم، نه با وعدههای پوچ. فقط دنبال یه جای بازتر برای کار و زندگی بودم. جاییم که بتونم بدون سانسور، تو حوزهی استارتاپ و فضای آنلاین رشد کنم.
این مقاله ترکیبیه از تجربه، مشاهده، مقایسه، و چیزایی که واقعاً برام اتفاق افتاده. از لحظهای که برای اولین بار اومدم استانبول، تا روزهایی که با تورم، غربت، زبان ناآشنا و فرهنگ متفاوت کنار اومدم.
اگه دنبال یه روایت واقعبینانهای از مهاجرت و زندگی در ترکیه هستی، این مقاله رو تا آخر بخون. شاید کمکت کنه تصمیم دقیقتری بگیری — یا حتی فقط یک تصویر شفافتر از اونچیزی که این روزها همه دارن دربارهش حرف میزنن.
چرا تصمیم گرفتم بیام ترکیه؟
سال ۲۰۱۸ تصمیمم برای مهاجرت به ترکیه قطعی شد. نه دنبال فرار از چیزی بودم، نه بهخاطر رؤیای زندگی لاکچری. فقط دنبال یه فضای بازتر برای نفس کشیدن بودم. جایی که اینترنت آزادتر باشه، درهای کاری بسته نباشن، و بشه بهجای جنگیدن با محدودیتها، برای آینده ساختن وقت گذاشت.
برام مهم بود جایی باشم که بشه کار استارتاپی کرد، بشه با دنیا ارتباط داشت، بشه تو فضای دیجیتال خلاق بود. ایران، با همهی دوستداشتنی بودنش، برام مثل یه مسیر مسابقه بود که از قبل ترمز بریده شده بود. هر چی تلاش میکردی، یا به دیوار میخوردی یا به دیوار میزدنت.
ترکیه اونموقع برام مثل یه شهر دیگه از ایران بود. فرهنگ نزدیک، زبان تا حدی آشنا، و امکان رفتوآمد آسون. نه غربت کامل داشت، نه سختگیریهای اروپایی. احساس میکردم میتونم یه دوره آزمایشی اینجا زندگی کنم، ببینم باهاش چطور کنار میام. چون به نظرم مهاجرت، قبل از اینکه یه تصمیم نهایی باشه، باید یه تجربهی عمیق باشه. نه فقط از روی جو و تبلیغ.
کسی تشویقم نکرد. کسی هم مانعم نشد. بیشتر از اینکه حمایت ببینم، سکوت دیدم. همون سکوتی که خودش بزرگترین تشویقه. چون کسی مزاحم نمیشه، کسی قضاوت نمیکنه، کسی فشار نمیاره.
مسیرم کاملاً شخصی بود. با اطلاعات خیلی کمی شروع شد. اون زمان نه بلاگ بود، نه یوتیوبویدیوهایی که الان هر شب برات تصمیم میگیرن. حتی نمیدونستم با چه نوع اقامتی قراره بمونم. فقط خواستم بیام، تجربه کنم. یکجور مهاجرت بدون نقشه، ولی با شجاعت.
الان که چند سال گذشته، هنوز هم اگه به عقب برگردم، همین تصمیم رو میگیرم. ولی این بار شاید بخوام با اطلاعات بیشتر بیام. چون حالا میدونم مهاجرت نه سفید خالصه، نه سیاهِ مطلق. ترکیبی از فرصت و ریسکه. ترکیه برای بعضیها بهشته، برای بعضیها هم جهنم. بستگی داره از چی فرار کردی و دنبال چی میگردی.
اولین برخوردم با استانبول — وقتی فهمیدم سفر با زندگی فرق داره
خیلیها قبل از مهاجرت به ترکیه، بارها به استانبول سفر کردن. از جاهای توریستی لذت بردن، کافههای کنار تنگه رو دیدن، تو خیابون استقلال قدم زدن و حس کردن که “وای، چقدر اینجا قشنگه، کاش اینجا زندگی میکردم…”
اما وقتی مهاجرت شروع میشه، تازه واقعیت معلوم میشه. اونجاست که میفهمی زندگی واقعی هیچ شباهتی به اون سفرها نداره.
من خودم قبل از اینکه مهاجرت کنم، برای دو هفته اومدم استانبول. ولی این سفر رو شبیه تعطیلات نگذروندم؛ سعی کردم تو اون مدت، زندگی کنم نه فقط بگردم.
رفتم تو محلههای غیرتوریستی، صبح زود بیدار شدم، از مغازهی معمولی خرید کردم، تو فروشگاههای زنجیرهای چرخ زدم، با مردم سر قیمت چونه نزدم، فقط نگاه کردم. دیدم مردم چطور حرف میزنن، صبحها چه حسی تو شهر جریان داره، شبها کوچهها چه حالوهوایی دارن.
رفتم فروشگاه، خرید کردم، وایسادم تو صف، و با خودم فکر کردم که اگه واقعاً اینجا زندگی کنم، حسم چی میشه؟ راستش اون لحظه، حس خاصی نبود. نه هیجانزده شدم، نه وحشتزده. فقط حس کردم دارم یه محیط تازه رو تست میکنم، بدون فیلتر سفر.
برام عجیب نبود، ولی یهچیزایی واقعاً توجهم رو جلب کرد.
🚶♂️ آداب شهری متفاوت: احترام واقعی به عابر پیاده
یکی از اولین تفاوتهایی که خیلی به چشمم اومد، برخورد رانندهها با عابر پیاده بود.
تو ایران، عادت داریم تا نیمهی خیابون بریم، بعد دنبال یه رانندهی دلسوز بگردیم که شاید ترمز کنه. ولی اینجا، وقتی عابر به خط عابر نزدیک میشه، ماشینها بدون معطلی وایمیستن. حتی اگه عابر حواسش نباشه، راننده متوقف میشه و با چشم یا دست، بهش اجازهی عبور میده.
یهبار دیدم یه زن سالخورده داشت از خیابون رد میشد. یه راننده با فاصلهی زیاد ترمز کرد و منتظر موند تا اون رد بشه. اینجا، حق تقدم برای عابر نه فقط یه قانون، بلکه یه عادت ریشهداره. عابر هم میدونه نباید از بین ماشینها بپره، چون قانون طرفشه.
🛵 خبری از موتوری خلافکار نیست!
یه چیز دیگه که تو روزهای اول شوکهام کرد، رفتار موتورسیکلتها بود.
تو ایران، موتوریها مثل نینجاهای بیقانون از همهجا میان: از خلاف، از پیادهرو، از بین ماشینها. ولی اینجا… نظم دارن. موتور خلاف بیاد؟ همه نگاش میکنن. چون عجیب و نادره.
💬 مردم، قیمتها و زبان
اون موقع هنوز قیمت دلار تو ایران ۱۰-۱۲ هزار تومن بود. ولی چیزی که برام جالب بود، این بود که برای خیلی از ترکهای معمولی، نرخ دلار هیچ اهمیتی نداشت. باهاشون صحبت میکردم، اصلاً پیگیر نبودن که دلار چنده. برخلاف ما که حتی تو خرید سبزی هم اثر نرخ ارز رو حساب میکنیم.
از اون مهمتر: زبان انگلیسی تقریباً هیچ کاربردی نداشت.
انتظار داشتم تو شهر بزرگی مثل استانبول حداقل فروشندهها یه کم انگلیسی بلد باشن، ولی نبود. برعکس ما که تو مدارس از کودکی انگلیسی میخونیم، اینجا کسی خودش رو نیازمند دونستن انگلیسی نمیدونه. و اینجا بود که فهمیدم اگه بخوام واقعاً زندگی کنم، باید ترکی استانبولی یاد بگیرم.
این دو هفتهی بهظاهر ساده، یکی از بهترین تصمیمهای قبل از مهاجرتم بود. چون واقعیت زندگی رو دیدم. نه سفر، نه فیلتر اینستاگرام، نه گفتوگوهای پرزرقوبرق تلگرام.
این فقط مقدمهای بود برای چیزهای عمیقتری که بعدتر تو ترکیه تجربه کردم…
فرهنگ، زبان و مردم — وقتی فهمیدم “تعارف” فقط تو ایران معنی داره
یکی از اولین چیزهایی که تو زندگی روزمرهی ترکیه توجهم رو جلب کرد، رک بودن مردم بود.
تو ایران، تعارف یه بخش جدانشدنی از ارتباطاته. از “بفرمایید خونهمون” گرفته تا “نه بابا، قابلی نداره”، انگار همهچیز رو باید با چند لایه تعارف بپیچیم. ولی تو ترکیه اینطوری نیست.
یهبار برای یکی از مغازهدارهای محلمون پستهی ایرانی آوردم. تو ذهنم آماده بودم برای یه واکنش پر از ذوق و تشکر. ولی طرف خیلی عادی گفت:
«چرا پستههاتون اینقدر چربه؟»
نه بیادب بود، نه قصد بدی داشت. فقط واقعیت رو گفت. اونجا بود که فهمیدم این مردم تعارف نمیکنن.
رک و راستن. و این، شاید اولش برای ما عجیب باشه، ولی کمکم بهش عادت میکنی.
🇮🇷🇹🇷 ترکها با ایرانیها چطورن؟
خیلی شنیده بودم که میگفتن ترکها با ایرانیها بد رفتار میکنن، ولی راستش من این رو حس نکردم. مخصوصاً تو استانبول، که یه عالمه ایرانی زندگی میکنن، نه تنها حس بدی نداشتم، بلکه خیلی وقتا احساس نزدیکی فرهنگی میکردم.
شاید یه جاهایی سردتر رفتار کنن یا زیادی رسمی باشن، ولی در کل، نسبت به خیلی از کشورهای دیگه، رفتار با ایرانیها تو ترکیه خیلی بهتره.
😮 چیزهایی که اول برام عجیب بود، حالا برام عادیه
-
یه بار خانوادهای رو دیدم که تو پارک، روی چمن نشسته بودن، نوشابهی خانواده وسط گذاشته بودن، تخمه میشکوندن و با صدای بلند میخندیدن. بیتکلف، صمیمی و راحت. اینجا اینجور نشستن تو پارک نه عجیبه، نه از دید مردم بد.
-
یه بار خانمی رو با پوشش کاملاً مذهبی دیدم که گوشهی خیابون ایستاده بود و سیگار میکشید. برای من که از ایران اومده بودم، این تصویر واقعاً ناآشنا بود. ولی اینجا تضادها کنار هم زندگی میکنن، بدون قضاوت.
-
تو ترکیه، آدمها میتونن متفاوت باشن، ولی کنار هم زندگی کنن.
تو یه کافه دیدم یکی با لباس کاملاً باز نشسته، کنار کسی که حجاب کامل داشت. با هم قهوه میخوردن، میخندیدن. این همزیستیِ بیدرگیری، یکی از چیزاییه که خیلی دوسش دارم.
🍽 مهمونی، بیرون غذا خوردن و فرهنگ سادهزیستی
تو ایران مهمونی رفتن یه ماجرای مفصل داره: پلو، خورش، میوه، شیرینی، تعارفهای تودرتو…
ولی اینجا، خیلی از مهمونیها تو کافه یا رستورانه. گاهی حتی هر کس غذای خودش رو حساب میکنه. بدون تعارف، بدون انتظار.
سادهزیستی اینجا یه سبک زندگیه، نه اجبار.
مثلاً رئیس یه شرکت بزرگ رو میبینی با صندلی تاشو اومده لب ساحل نشسته، فلاکس چای جلوشه و با خانوادهش داره گپ میزنه.
🧍♂️ معاشرت رسمیتره، ولی شفافتره
تو ایران حتی همکارها خیلی زود با هم صمیمی میشن. ولی تو ترکیه، محیطهای کاری رسمیترن. کسی ازت انتظار نداره باهاش بپری تو زندگی شخصیش. ممکنه ماهها کنارت کار کنه و حتی دربارهی زندگی خصوصیش حرف نزنه. نه از غروره، نه از بیاحترامی، فقط فرق فرهنگیه.
🚦 رانندگی، عابر پیاده و موتور
تو بخش قبل اشاره کردم که رفتار رانندهها با عابر پیاده اینجا خیلی متفاوته.
تو ترکیه وقتی عابر به خط عابر میرسه، ماشینها بیقید و شرط وایمیستن. این فقط قانون نیست، یه عادت و احترام نهادینهشدهست. حتی اگه کسی بخواد بیخیال از وسط خیابون رد شه، ترکها بهش نگاه میکنن با تعجب. چون براشون عجیبه.
در مورد موتورها هم همینطوره.
تو ایران رد شدن از چراغ قرمز یا ورود ممنوع برای موتور عادیه. ولی اینجا؟
یه موتوری خلاف بره، همه با تعجب نگاش میکنن. چون نادره. قانون تو فرهنگ شهری اینجا بیشتر جا افتاده.
🏢 سیستم اداری: کُند ولی محترمانه
ادارات ترکیه بینقص نیستن، ولی یه چیزی دارن که تو ایران خیلی کمه: احترام.
تو صف میایستی، کارمند شاید خسته باشه یا زمانبر باشه، ولی هیچوقت با تحقیر یا بیادبی باهات برخورد نمیکنه.
وقتی کاری رو بهت نمیدن، با لبخند میگن “مدارکت ناقصه، باید اینو بیاری” نه با اخم یا تمسخر.
در مجموع، فرهنگ ترکیه نه مثل اروپاست، نه مثل ایرانه.
یه جایی وسطه. همونقدر که میتونه برای ما آشنا باشه، میتونه غافلگیرمون هم بکنه. ولی اگر با ذهن باز واردش شی، چیزهای زیادی برای یاد گرفتن داره.
🇮🇷🇹🇷 ترکها با ایرانیها چطورن؟
خیلی شنیده بودم که میگفتن ترکها با ایرانیها بد رفتار میکنن، ولی راستش من این رو حس نکردم. مخصوصاً تو استانبول، که یه عالمه ایرانی زندگی میکنن، نه تنها حس بدی نداشتم، بلکه خیلی وقتا احساس نزدیکی فرهنگی میکردم.
شاید یه جاهایی سردتر رفتار کنن یا زیادی رسمی باشن، ولی در کل، نسبت به خیلی از کشورهای دیگه، رفتار با ایرانیها تو ترکیه خیلی بهتره.
😮 چیزهایی که اول برام عجیب بود، حالا برام عادیه
-
یه بار خانوادهای رو دیدم که تو پارک، روی چمن نشسته بودن، نوشابهی خانواده وسط گذاشته بودن، تخمه میشکوندن و با صدای بلند میخندیدن. بیتکلف، صمیمی و راحت. اینجا اینجور نشستن تو پارک نه عجیبه، نه از دید مردم بد.
-
یه بار خانمی رو با پوشش کاملاً مذهبی دیدم که گوشهی خیابون ایستاده بود و سیگار میکشید. برای من که از ایران اومده بودم، این تصویر واقعاً ناآشنا بود. ولی اینجا تضادها کنار هم زندگی میکنن، بدون قضاوت.
-
تو ترکیه، آدمها میتونن متفاوت باشن، ولی کنار هم زندگی کنن.
تو یه کافه دیدم یکی با لباس کاملاً باز نشسته، کنار کسی که حجاب کامل داشت. با هم قهوه میخوردن، میخندیدن. این همزیستیِ بیدرگیری، یکی از چیزاییه که خیلی دوسش دارم.
🍽 مهمونی، بیرون غذا خوردن و فرهنگ سادهزیستی
تو ایران مهمونی رفتن یه ماجرای مفصل داره: پلو، خورش، میوه، شیرینی، تعارفهای تودرتو…
ولی اینجا، خیلی از مهمونیها تو کافه یا رستورانه. گاهی حتی هر کس غذای خودش رو حساب میکنه. بدون تعارف، بدون انتظار.
سادهزیستی اینجا یه سبک زندگیه، نه اجبار.
مثلاً رئیس یه شرکت بزرگ رو میبینی با صندلی تاشو اومده لب ساحل نشسته، فلاکس چای جلوشه و با خانوادهش داره گپ میزنه.
🧍♂️ معاشرت رسمیتره، ولی شفافتره
تو ایران حتی همکارها خیلی زود با هم صمیمی میشن. ولی تو ترکیه، محیطهای کاری رسمیترن. کسی ازت انتظار نداره باهاش بپری تو زندگی شخصیش. ممکنه ماهها کنارت کار کنه و حتی دربارهی زندگی خصوصیش حرف نزنه. نه از غروره، نه از بیاحترامی، فقط فرق فرهنگیه.
🚦 رانندگی، عابر پیاده و موتور
تو بخش قبل اشاره کردم که رفتار رانندهها با عابر پیاده اینجا خیلی متفاوته.
تو ترکیه وقتی عابر به خط عابر میرسه، ماشینها بیقید و شرط وایمیستن. این فقط قانون نیست، یه عادت و احترام نهادینهشدهست. حتی اگه کسی بخواد بیخیال از وسط خیابون رد شه، ترکها بهش نگاه میکنن با تعجب. چون براشون عجیبه.
در مورد موتورها هم همینطوره.
تو ایران رد شدن از چراغ قرمز یا ورود ممنوع برای موتور عادیه. ولی اینجا؟
یه موتوری خلاف بره، همه با تعجب نگاش میکنن. چون نادره. قانون تو فرهنگ شهری اینجا بیشتر جا افتاده.
خرج زندگی در ترکیه — وقتی لیر تو جیبته، همهچی شکل دیگهای داره
تا وقتی توریستی میای ترکیه، خیلی چیزها ارزون به نظر میان. با دلار یا یورو خرج میکنی، قیمتها برات خندهدارن. اما واقعیت زندگی با حقوق لیری یه چیز دیگهست.
اینجا قراره تجربهی واقعی من از خرج و دخل در ترکیه رو بشنوی؛ نه فقط قیمتها، بلکه اینکه «آیا واقعاً میشه زندگی کرد یا نه؟»
🏠 اجاره خانه: از ۶۰۰ لیر تا ۲۰٬۰۰۰ لیر
سال ۲۰۱۸ توی محلههای معمولی استانبول، میشد با ۶۰۰ تا ۷۰۰ لیر خونه اجاره کرد. حتی آپارتمانهایی که امکانات خوبی داشتن، مثل سونا و سالن ورزشی، با هزار لیر اجاره ماهانه و ۲۰۰ تا ۳۰۰ لیر شارژ (آیدات)، قابل زندگی بودن.
درآمد یه کارگر ساده اون موقع حدود ۲٬۰۰۰ لیر بود؛ یعنی با کمترین حقوق، میشد خونه گرفت، خرج کرد و حتی یه همخونی بین دخل و خرج برقرار بود.
اما حالا چی؟ سال ۲۰۲۵، حداقل حقوق به حدود ۲۳٬۰۰۰ لیر رسیده، ولی اجاره خونهها هم سر به فلک کشیده. همون خونههایی که سال ۲۰۱۸ هزار لیر بودن، حالا زیر ۲۰٬۰۰۰ لیر پیدا نمیشن.
حتی محلههایی که زمانی ارزون بودن، الان اجارههاشون از ۱۵٬۰۰۰ لیر شروع میشه.
با این حال، مردم ترکیه هنوز دارن زندگی میکنن. رستورانها و کافهها پرن، حتی در محلههای غیرتوریستی. به نظر میرسه مردم بومی، حتی با تورم بالا، راههایی برای حفظ تعادل پیدا کردن.
🛒 خرید روزمره: از کیسههای پر تا قبضهای سنگین
تو سال ۲۰۱۹، با ۱۰۰ لیر میتونستی از بازارچههای محلی یه کیسه پر از میوه و سبزی بخری. گیلاس کیلویی ۵ لیر بود، شلیل هم همینطور. پیاز و سیبزمینی هم کیلویی ۱ لیر.
ولی الان؟ برای خرید مشابه همون اقلام، باید بین ۱٬۵۰۰ تا ۲٬۰۰۰ لیر هزینه کنی.
قیمت نون ساده (اکمک) تا قبل از کرونا حدود ۱ لیر بود. الان به صورت رسمی ۷.۵ لیر قیمتگذاری شده، و در بعضی مناطق حتی بیشتر.
قبلاً حتی خورد و خوراک در استانبول، بهرغم قیمتهای نسبی بالا نسبت به شهرهای کوچکتر، معقول و قابل کنترل بود. اما حالا، بدون مدیریت مالی دقیق، سخت میشه از پس هزینهها بر اومد.
🚇 حملونقل و تاکسی: هنوز قابل تحمل، ولی نه ارزون
قبل از کرونا، هزینه حملونقل عمومی تو استانبول واقعاً پایین بود. الان هم اگر از استانبولکارت استفاده کنی، نسبت به خدماتی که دریافت میکنی، قیمتها هنوز معقوله.
اما تاکسی همیشه گرون بوده و بعد از تورم، خیلی گرونتر هم شده.
خرید ماشین هم مثل ایران تبدیل شده به سرمایهگذاری. یه روزی داشتن خودرو یه خرج بود، حالا یه داراییه.
🚗 گواهینامه و خرید ماشین؛ چطور از گواهینامه ایرانی استفاده کنیم؟
اگر گواهینامه ایرانی داری، میتونی در ترکیه اون رو ترجمه و تا چند ماه استفاده کنی. اما برای اقامت بلندمدت باید گواهینامه ترک بگیری. روندش مشخصه ولی نیاز به ترجمه، امتحان پزشکی، و دیگه نیاز به آزمون تئوری و شهری نداره.
🔗 راهنمای کامل: راهنمای گواهینامه و خرید ماشین در ترکیه
💵 حقوق و درآمد: بالا رفته، اما نه به اندازهی هزینهها
حقوقها تو این سالها رشد کردن، ولی هزینهها هم با سرعتی بیشتر بالا رفتن.
مثلاً در سال ۲۰۱۸ نرخ دلار ۵ تا ۵.۵ لیر بود. امروز در سال ۲۰۲۵، قیمت دلار به حدود ۴۰ لیر رسیده. و با این نسبت، قدرت خرید خیلیها کاهش پیدا کرده.
با این حال، برای کسی که درآمد دلاری یا یورویی داره، ترکیه هنوز یه کشور ارزون حساب میشه. یکی از دوستام از کانادا اومده بود و وقتی قیمت قهوه یا غذا رو میدید، براش خندهدار بود. یه قهوه با کیفیت، فقط معادل ۲ دلار برای اون درمیومد.
📊 استاندارد خط فقر و واقعیت اجتماعی
طبق آمار رسمی ترکیه، در سال ۲۰۲۵، خانوادهای که کمتر از ۹۰٬۰۰۰ لیر در ماه درآمد داره، زیر خط فقر حساب میشه. این یعنی حتی با افزایش حقوق پایه، هنوز خیلیها به سختی زندگی میکنن.
ولی تفاوت ترکیه با خیلی از کشورهای اطراف اینه که برنامهی اقتصادیاش، هرچند پرنوسان، ولی همچنان در حال اجراست.
مثلاً وقتی در سال ۲۰۲۳ تورم به اوج خودش رسید، همزمان با صادرات بالا، ترکیه رشد اقتصادی ملموسی رو هم تجربه کرد. یعنی با همهی نارضایتیها، کشور از نظر بنیادی در حال حرکت بود، نه توقف.
📈 مالیات و اقتصاد کلی
مالیات در ترکیه بالاست. مالیات بر مصرف، دارایی، درآمد شخصی و شرکتی بهوضوح احساس میشه. ولی نسبت به کشورهای غربی، همچنان کمتره.
و شاید مهمتر از میزان مالیات، شفاف بودن سیستم مالیاتی و دیجیتال بودن ادارهها باشه که باعث شده تجربهی اداری و مالی در ترکیه، در مقایسه با ایران، بسیار مدرنتر و منظمتر باشه.
⚖️ جمعبندی این بخش
ترکیه الان ارزونه؟
برای یه توریست یا کسی با درآمد ارزی، قطعاً آره.
ولی برای کسی که با لیر درآمد داره؟ بستگی داره چقدر درآمدش بالاست، کجا زندگی میکنه، چقدر بلد مدیریت کنه.
واقعیت اینه که ترکیه دیگه اون کشور ارزون و آرام سال ۲۰۱۸ نیست. ولی هنوز هم، نسبت به خیلی کشورها، مخصوصاً ایران، امکانات، آزادیها و فرصتهای بیشتری برای ساختن زندگی داره — اگر بلد باشی ازش استفاده کنی.
🧳 یک واقعیت مهم: ترکیه کشور مهاجرپذیر نیست
یکی از چیزهایی که تو این سالها کاملاً حسش کردم، اینه که ترکیه هیچوقت واقعاً کشور مهاجرپذیری نبوده. برعکس خیلی از کشورهای اروپایی یا کانادا که زیرساخت مشخصی برای جذب مهاجر دارن، ترکیه بیشتر یه کشور سرمایهپذیره، نه مهاجرپذیر.
تجربهی شخصی من و خیلی از اطرافیانم این بود که تا قبل از ۲۰۲۰، میشد با یه اجارهنامه ساده یا حتی فیک، اقامت توریستی گرفت. یه خونه رو چند نفر اجاره میکردن و هرکسی یه کارت اقامت میگرفت. ولی حالا؟ همهچی فرق کرده.
قوانین بهشدت سختتر شده، درخواستهای اقامت به راحتی رد میشن، و عملاً فقط کسایی که یا سرمایهدارن، یا دانشجو هستن، یا کار مشخص دارن میتونن تو ترکیه بمونن. حتی اونهایی که چند سال موندن، مجبور شدن مدل زندگیشون رو حرفهایتر و شفافتر کنن تا بتونن ادامه بدن.
🧾 قوانین اقامت و مهاجرت در ترکیه (در حال تغییر مداوم)
سالهای اخیر، قوانین اقامت ترکیه بارها تغییر کرده. اقامت توریستی دیگه راحت تمدید نمیشه و خیلی از خانوادهها مجبور شدن برگردن یا اقامتشون رو تغییر بدن. حالا فقط اقامت تحصیلی، کاری یا سرمایهگذاری قابل اتکاست.
🔗 مطالعه کامل: اقامت تحصیلی و کاری در ترکیه
🚇 حملونقل عمومی و استانبولکارت
حتی با اینکه قیمت ماشین تو ترکیه خیلی بالاست، هنوز خیلیها ترجیح میدن با وسایل حملونقل عمومی رفتوآمد کنن. مترو، متروبوس، تراموا، کشتی، اتوبوس، اسکوتر و استانبولکارت باعث شده خیلی از شهروندها حتی با درآمد بالا، ماشین نداشته باشن یا کمتر استفاده کنن.
🔗 بیشتر بخون: استانبولکارت و حملونقل عمومی در ترکیه
ترکیه کشور خوبی برای مهاجرت است؟
به جواب درست این سوال هرگز نمیرسید چون این موضوع به شدت نسبت به هر خانواده و حتی هر شخص متفاوت است.
ولی چندتا نکته اساسی وجود دارد؛
اگر توقع امکانات اجتماعی مثل کشورهای مهاجرپذیر مثل سوئد و کانادا و نروژ را دارید ترکیه اصلا چنین امکاناتی به مهاجر نمیدهد.
اگر سرمایه ی مناسب زندگی با تورم بالا رو ندارید ، اینجا مناسب نیست.
اگر فکر میکنید که زندگی مردم عادی مدل سریالهاست که خب بسیاااااااار متفاوت است.
در کل ترکیه جای بسیار خوبیه برای کسانی که درآمدکافی به لیر یا دلار داشته باشند و نگران حقوق شهروندیِ متفاوتی نباشند.
زندگی در ترکیه خوبه؟
خوب یا بد بودن به شرایط و تفاوت های فردی افراد برمی گردد. باید قوانین و شرایط را بدانید تا بتوانید تشخیص دهید که زندگی در ترکیه برای شما خوب است یا خیر. از جمله کشورهایی که میتوانید شاهد مالیات بسیار بالا در بخشهای مختلف باشید، ترکیه است. تجربه من از زندگی در ترکیه این است، شاید جالب باشد که حتی در این کشور از مالیات هم مالیات گرفته میشود. البته شدت مالیات در برخی موارد شدیدتر و در برخی دیگر ملایمتر است. برخی کالاها مانند خودرو، در ترکیه علاوه بر زمان خرید، شش ماه یک بار هم نیاز دارد که برای داشتنش مالیات پرداخت کنید.
مالیات ها سه دسته هستند:
1- مالیت بر درآمد
مالیات بر درآمد به صورت یالانه برای هرفرد سنجیده می شود و در صد های مختلفی را شامل می شود و بر اساس چارت بندی اعلام شده گرفته می شود. به طور مثال درآمد ساله 24،000 لیر که پایین ترین درآمد در نظر گرفته می شود 15% است و درآمد بالای 650،0000 لیر مالیات 40% محاسبه می شود.
برای شرکت ها مالیات بین 20 تا 25% از سود محاسبه می شود. در ترکیه اجاره یک مغازه یا دفتر کار یا هتل آپارتمان باشد. هم نیاز به ثبت شرکت دارد و شامل مالیات می شود. این مالیات را حسابدار محاسبه می کند و فرد موظف است که آن را پرداخت کند. معمولا مالیات یک سوم اجاره آن محل نیز باید پرداخت شود. یا به عبارتی هر سه ماه یکبار یک اجاره به مالیات داده می شود.
2- مالیات بر هزینه
به طور مثال من دیروز رفتم پمپ بنزین و فاکتور خرید بنزین من 500لیر پول بنزین بود و 70لیر نیز پول مالیات برای من محاسبه شد.
3-مالیات بر دارایی
مالیات بر دارایی شامل مالیات نگهداری ماشین و … می شود. مالیات بر دارایی خودرو در ترکیه 2 بار در سال به صورت شش ماهه از افراد گرفته می شود.
🧒 زندگی برای خانوادهها و کودکان در ترکیه
برای خانوادههایی که با فرزند مهاجرت میکنن، ترکیه یکی از کشورهای نسبتاً امن و قابل قبول در منطقهست. توی محلههای مسکونی هنوز میبینی بچهها تو کوچه بازی میکنن. امکانات تفریحی برای کودکان زیاده، و مدارس دولتی، خصوصی و حتی ایرانی در دسترسه.
🔗 بیشتر بخوانید: تحصیل در مدارس ترکیه و مهاجرت زیر ۱۸ سال
ترکیه، ایران، مالزی یا دبی؟ مقایسهای شخصی، نه تبلیغاتی
یکی از سوالهایی که همیشه ازم پرسیده میشه اینه:
«اگه برگردی عقب، باز هم ترکیه رو انتخاب میکنی؟»
جواب کوتاه من اینه: بله. ولی نه برای همه.
ترکیه برای من، با اهداف و شرایطی که داشتم، انتخاب درستی بود. ولی این به این معنا نیست که برای همه همینه. چون تجربهی زندگی در هر کشوری، شدیداً وابسته به هدف، بودجه، مهارت و روحیهی فردیه. حالا بذار با چندتا کشور مقایسهاش کنم، بدون اغراق، بدون شعار.
🇮🇷 مقایسه ترکیه با ایران: فرق داریم، اما شبیهایم
ترکیه تو خیلی چیزها شبیه ایرانه: مردم گرم، فرهنگ آشنا، سبک غذا، ساختار خانوادگی، حتی برخی رفتارهای اجتماعی. همین باعث میشه مهاجرت به ترکیه حس غریبگی مطلق نداشته باشه.
اما تفاوتهای جدی هم هست:
| موضوع | ترکیه | ایران |
|---|---|---|
| اینترنت | نسبتاً آزاد | محدود و فیلترشده |
| آزادیهای اجتماعی | بیشتر | کمتر |
| قیمت دلار | پایدارتر (نسبت به درآمد) | بیثبات و متلاطم |
| حقوق شهروندی | متفاوت، ولی شفافتر | محدودتر و مبهمتر |
| آینده کاری | با زبان ترکی، قابل رشد | درجا زدن حتی با مهارت بالا |
واقعیت اینه که تو ترکیه هم مشکلات هست، ولی بهنظرم فضای نفس کشیدن و ساختن آینده، بازتره.
🇲🇾 ترکیه یا مالزی؟
مالزی کشوری آرام، گرمسیری و نسبتاً ارزونقیمته. بعضیها بهخاطر آبوهوا، فرهنگ تلفیقی و سطح امنیت بالا، ترجیحش میدن. ولی از نگاه من:
-
ترکیه به ایران نزدیکتره، هم جغرافیایی، هم فرهنگی.
-
ترکیه بازار کار بزرگتری داره (اگر زبان بلد باشی).
-
مالزی بیشتر حالت اقامت تفریحی داره، نه جدی برای ساختن آینده (مگر سرمایهگذاری یا دانشگاه).
-
ارتباط با اروپا از ترکیه خیلی راحتتره.
پس اگه دنبال زندگی سبکتر و آرامتر با طبیعت استوایی هستی، شاید مالزی انتخاب بهتری باشه. ولی اگه دنبال کار، ساختن مسیر و ارتباط با بازار جهانیای، ترکیه از نظر موقعیت بهتره.
🇦🇪 ترکیه یا دبی؟
دبی یه دنیای دیگهست. شهر لوکس، با برجهای بلند و اقتصاد نفتپایه. حقوق بالاتر، نظم بیشتر، ولی در عوض:
-
هزینهی زندگی شدیداً بالاتره.
-
فاصله طبقاتی بیشتره.
-
اقامت گرفتن سختتره.
-
زندگی اجتماعی محدودتره (برای مهاجرهایی که شهروند نیستن).
برای کسی که شغل تخصصی، درآمد دلاری، یا بیزنس بزرگ داره، دبی یه مقصد فوقالعادهست. ولی برای کسی که با سرمایه محدود، دنبال یه زندگی متوسط و باثباته، ترکیه منطقیتره.
🎓 تحصیل؛ مطمئنترین راه اقامت (ولی نه بیدردسر)
تحصیل در ترکیه یکی از امنترین و اقتصادیترین راههای دریافت اقامته. اما مثل گذشته راحت نیست. شرایط سختگیرانهتر شده، هزینهها بالا رفته، و باید با دقت انتخاب کنی که کجا و با چه هدفی درس بخونی.
🔗 اطلاعات کامل: راهنمای تحصیل در ترکیه برای ایرانیان
⚖️ جمعبندی مقایسه
| معیار | ترکیه | ایران | مالزی | دبی |
|---|---|---|---|---|
| هزینه زندگی | متوسط | پایین (ولی بیثبات) | پایین | بالا |
| مهاجرپذیری | سخت شده ولی ممکن | تقریباً غیرممکن | آسان | سخت برای اقامت دائم |
| آزادی اجتماعی | نسبی | محدود | بالا | محدود برای غیرشهروند |
| فرصت شغلی | زیاد ولی مشروط به زبان و تخصص | کم | محدود | زیاد ولی رقابتی |
| اقامت دائم | سخت، اما قابل پیگیری | ـ | سخت | بسیار سخت |
ترکیه نه اروپاست، نه خاورمیانهی افراطی. یه چیزی وسطه. نه خیلی امنه، نه خیلی خطرناک. نه خیلی ارزونه، نه خیلی گرون. ولی چیزی که داره، تعادل برای شروع دوبارهست.
تجربه من از زندگی در ترکیه و امکانات شهری در ترکیه
در این کشور عموما امکانات شهری و رفاهی در وضعیت خوبی وجود دارد. البته موارد مختلفی از تجهیزات شهری جای افزایش دارند. مثلا سطل زباله های عمومی مناسب و با فاصلهی از هم قرار دارند. پارکها مساحت بالا، حالت جنگلی و با امکانات خوب هستند. مثل زمین بازی، تجهیزات ورزشی، میز و صندلی ناهارخوری، نیمکت و غیره.
از نظر مرکز خرید که محل قرارگیری شعبههای برندهای بین المللی هستند، کلاسهای رایگان در زمینههای مختلف، مکانهای مخصوص حیوانات مخصوصا سگها و موارد خاص دیگر، تنها بخشی از امکانات شهری در ترکیه هستند.
این کشور با حدود هشتاد و سه میلیون جمعیت، که حدود پنج میلیون آن را ایرانیان تشکیل داده است، قطعا از بسیاری مراتب مانند آداب و رسوم، دین و مواردی دیگر محیط امنی برای زندگی ایرانی ها میباشد. اگر شما هم قصد دارید به ترکیه مهاجرت کنید اما قبل از آن ترجیح میدهید از شرایط زندگی در ترکیه برای ایرانیان مطلع گردید.
سوال خیلی از افراد این است که زندگی در ترکیه بهتر است یا قبرس؟ برای پاسخ به این سوال کافیست مقاله زندگی در ترکیه یا قبرس را مطالعه کنید.
مزیت زندگی در ترکیه برای ایرانیان
ترکیه به دلیل دارا بودن مزایای مختلفی که دارد همواره مورد توجه ایرانیان است. از جمله مزایای این کشور میتوان به موقعیت جغرافیایی مناسب، وضعیت اقتصادی پر رونق، فرصتهای رشد، جمعیت جوان، امید به زندگی بالا و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. در واقع ترکیه امروزه روزهای اوج خود را در شرایط اقتصادی و تجاری مطلوب سپری میکند.

شرایط کاری در ترکیه
یکی از تصورهای اشتباه رایج بین بعضی ایرانیها اینه که فکر میکنن با اومدن به ترکیه، بدون تخصص یا بدون بلد بودن زبان، میتونن راحت کار پیدا کنن. ولی واقعیت خیلی فرق داره. تو ترکیه چیزی به اسم «کاریابی ساده» برای اتباع خارجی عملاً وجود نداره، مگر اینکه شما یا تخصص مشخصی داشته باشی، یا زبان ترکی رو خوب بلد باشی. زبان انگلیسی مزیت مهمیه، اما بهتنهایی کافی نیست. کارمند شدن در یک شرکت، مغازه یا حتی یک فروشگاه، نیاز به مجوز رسمی کار (Çalışma İzni) داره و این مجوز بهسادگی صادر نمیشه.
بسیاری از کسانی که بدون مهارت میان، یا به کارهای خدماتی سخت با حقوق پایین تن میدن، یا در نهایت به سرمایهگذاری یا تحصیل روی میارن.
🔗 اگر میخوای دقیقتر بدونی که در ترکیه واقعاً چطور میشه کار پیدا کرد و کجاها باید مراقب باشی، مقالهی کامل ما دربارهی شرایط کار در ترکیه برای ایرانیان رو بخون.
مسکن و شرایط زندگی در ترکیه برای ایرانیان
تا چند سال پیش، خیلیها با اجاره خونه اقامت توریستی یکساله میگرفتن. اما امروز، این روش تقریباً دیگه جواب نمیده. اقامت توریستی با اجاره تمدید نمیشه و فقط روشهای جدیتر مثل اقامت تحصیلی، کاری یا اقامت ملکی با خرید ملک قابل قبوله.
الان اگر ملکی به ارزش حداقل ۲۰۰ هزار دلار آمریکا بخری، میتونی برای سرپرست خانواده و فرزندان زیر ۱۸ سال اقامت یکساله قابل تمدید بگیری. و اگه بتونی ملک ۴۰۰ هزار دلاری بخری، امکان دریافت پاسپورت ترکیه هم فراهم میشه.
🔗 اگر دنبال اطلاعات کاملتری درباره خرید ملک و شرایط اقامت ملکی هستی، پیشنهاد میکنم مقالهی خرید ملک در ترکیه و اقامت رو ببینی.
حرف آخر — مهاجرت تصمیمه، نه رؤیا
تو این مقاله سعی کردم بدون فیلتر، بدون قضاوت و بدون تبلیغ، تجربهی شخصیم از زندگی در ترکیه رو تعریف کنم. نه قراره کسی رو قانع کنم بیاد، نه کسی رو منصرف. فقط خواستم واقعیتی رو نشون بدم که شاید زیر آوار ویدیوهای زرقوبرقدار و وعدههای خوش آبورنگ دیده نمیشه.
ترکیه نه بهشته، نه جهنم. یه کشور متوسطه با فرصتهایی واقعی برای ساختن زندگی — اگر بدونی چی میخوای، با چی اومدی، و کجا میخوای بری.
مهاجرت اتفاق کوچیکی نیست. یه تصمیم بزرگه که همهچی رو عوض میکنه. مهاجرت مثل عوض کردن خونه نیست؛ شبیه درآوردن پوست و پوشیدن یه پوست جدیده.
قبل از هر تصمیمی، از خودت بپرس:
-
هدفم چیه؟
-
بودجهام چقدره؟
-
حاضرم از چی بگذرم؟
-
بلدم زندگی تو کشوری دیگه رو مدیریت کنم یا نه؟
اگر جوابات روشن نبود، مهاجرت نکن.
اگر جوابات روشن بود، شروع کن؛ ولی نه با هیجان، با آگاهی.
🔗 اگه هنوز سوال داری، پیشنهاد میکنم سری به مقالات دیگهی ما دربارهٔ اقامت در ترکیه، تحصیل در ترکیه و هزینههای زندگی بزنی — شاید تصویر کاملتری بهت بدن.
سوالات متداول
آیا ترکیه واقعاً کشور مناسبی برای مهاجرت ایرانیان است؟
تجربه شخصی من نشون میده که ترکیه برای بعضیها فرصت مناسبیه و برای بعضیها نه. همهچی به هدف، بودجه و روحیه فردی بستگی داره.
آیا با اجاره خانه در ترکیه میتوان اقامت گرفت؟
در حال حاضر نه. اقامت با اجارهنامه دیگه تمدید نمیشه و تنها راه مطمئن، خرید ملک یا اقامت تحصیلی و کاریه.
کار پیدا کردن در ترکیه برای یک مهاجر ایرانی چقدر امکانپذیره؟
اگه تخصصی نداشته باشی و زبان ترکی بلد نباشی، عملاً شانسی برای کاریابی واقعی نداری. باید با آگاهی کامل اقدام کرد.
آیا هزینههای زندگی در ترکیه هنوز پایین حساب میشن؟
برای کسی که درآمد ریالی و لیری داره، هزینهها بالاست. اما برای کسی با درآمد دلاری یا یورویی، ترکیه هنوز هم نسبتاً ارزونه.
آیا اقامت تحصیلی هنوز یکی از راههای امن برای موندن در ترکیهست؟
بله، اما با سختگیریهای جدید، باید دانشگاه معتبر، ثبتنام واقعی و مدارک کامل داشته باشی. اقامت تحصیلی راه مطمئن ولی پرچالشیه.
آیا با خرید ملک در ترکیه میتوان اقامت یا تابعیت گرفت؟
با خرید ملک ۲۰۰ هزار دلاری اقامت ملکی و سالیانه تمدید میشه، و با خرید ۴۰۰ هزار دلاری شهروندی و پاسپورت ترکیه رو میتونی بگیری؛ البته فقط برای املاکی که شرایط قانونی لازم رو دارن.







2 پاسخ
ممنونم توضیحاتتون کامل بودشناختم به ترکیه
سلامت باشید و خوشحالیم از این موضوع